Sunday, September 23, 2012

تفاوت بین زن و مرد



تامس راجر
تفاوت بین زن و مرد
ترجمه‌ ی ونداد زمانی

همه جا گفته می ‌شود که مغز زن ‌ها طراحی خاص خودش را دارد و برای همین است که آنها تمایل کمتری به ادامه تحصیل در رشته ‌ی ریاضی نشان می‌ دهند. زن ‌ها در بچگی به بازی با عروسک ‌ها و «خاله ‌بازی» علاقه نشان می‌ دهند و به این دلیل است که در کار خانه ‌داری ذاتاً خوب هستند. شایع است که زنان احساسات دیگران را بهتر تشخیص می‌ دهند و ... این همه، بخش کوچکی از تلقین‌ ها و تعبیراتی است که تازگی ‌ها توسط دانشمندان عصب ‌شناس غلط و بی ‌‌اساس تشخیص داده‌ شده ‌است.

خانم دکتر کوردلیا فاین، نویسنده‌ ی کتاب «توهم جنسیت» پی برده است که عقیده ی فراگیری که ادعا می‌ کند مغز زنان با مردان فرق دارد هم غیر علمی است و هم به شکل خطرناکی گمراه‌ کننده. او خاطر نشان می ‌کند که گرایش دختران به عروسک ‌‌بازی و علاقه به رنگ صورتی بیشتر از آن که به مغز ربط داشته باشد برخواسته از تاثیرات زندگی اجتماعی و فرهنگی است. به مناسبت انتشار کتاب «توهم جنسیت»، مجله‌ ی «سالن» مصاحبه ‌ای را با نویسنده‌ ی استرالیایی کتاب ترتیب داده ‌است:

دکتر کوردلیا فاین، نویسنده ‌ی کتاب «توهم جنسیت»

انگیزه ‌ی اصلی ‌ات برای نوشتن کتاب «توهمِ جنسیت» چه بود؟

همه‌ ی ماجرا از آنجا شروع شد که کتابی می ‌خواندم که مخاطبش والدین بودند و با جدیت تمام مطرح کرده بود که به دلیل تفاوت جسمی فاحش بین دختران و پسران، بهتر است که آنها در کلاس‌ های جدا از هم درس بخوانند. وقتی از طریق پاورقی کتاب به سراغ تحقیقات و گزارش ‌هایی رفتم که بر اساس آن ادعاهای مبنی بر تفاوت دختران و پسران را عنوان کرده بود، با حیرت تمام متوجه شدم که سوء تعبیر وحشتناکی از تحقیقات «عصب‌ شناسی علمی» ارائه شده بود.

با کمی دقت متوجه رواج این روند غیرعلمی در سایر کتاب ‌های پرطرفدار که بویژه به تفاوت جنسیتی زنان و مردان می ‌پردازند شدم. از وسعت و فراگیری برداشت‌ های غلط کاملاً بهت‌ زده شدم و به دلیل فقدان دلایل علمی که در نگرش طرفداران تفاوت بین دو جنس وجود دارد، انگیزه ‌بخش نوشتن این کتاب تحقیقی شد.

چرا بشر تلاش ‌دارد تا به هر وسیله‌ ی ممکن بر این ادعا تاکید کند که مغز زنان با مردان تفاوت دارد؟

ما به جهان پیرامون خود می ‌نگریم و می‌ خواهیم نابرابری آشکار در وضعیت زندگی زنان و مردان را توضیح دهیم، بنابراین راحت‌ تر است که این فاصله و اختلاف فاحش را به طبیعت این دو جنس نسبت دهیم تا این که جامعه‌ ی بشری را مسئول اختلاف و نابرابری بین زنان و مردان بدانیم.

از زمانی که دانش علمی درباره ‌ی مغز بشر شکل گرفته است، قضاوت گمراه‌کننده ‌ای نیز با آن وجود داشته است که سعی کرده نابرابری آشکار بین دو جنس را توجیه کند. فرضیه های علمی‌ ای ایجاد شدند که توجه خود را معطوف تفاوت فیزیکی مغز زنان کردند. عده‌ ای اصرار داشتند که مغز زنان کوچک ‌تر است و عده‌ ای نیز حدس می‌ زدند که جمجمه ‌ی زنان شکل مسئله‌ داری دارد.

ناگفته نماند که از دوران اولیه‌ی شکل‌ گیری«مغز و عصب‌ شناسی» که عملاً خودِ مغز را روی ترازو می‌ گذاشتند و از طریق وزن کردن آنها به سلامت و پیچیدگی آنها می‌ رسیدند تا تکنولوژی بسیار پیشرفته امروزی، هنوز در اولین پیچ و خم ‌های تبیین و تشخیص کارکردهای ذهن بشر هستیم.

پس این ادعا که زنان برای تشخیص احساسات و خواندن ذهن دیگران گیرنده ‌های قوی دارند از کجا آمده ست؟

بی ‌تردید این لقبی که به زنان داده ‌اند برداشتی عوامانه است که به دلایل مختلف در جوامع بشری ایجاد شده است ولی اگر به تحقیقات و آزمایش ‌های علمی معاصر که در این زمینه صورت گرفته بنگرید پی می ‌برید که مردان و زنان به یک اندازه می‌ توانند درباره‌ ی دیگران حدس بزنند و احساس آنها را دریابند. در همان آزمایش ‌ها پی بردند که اگر زنان و مردان را متوجه این امر سازند که جنسیت مصاحبه‌ شونده باید در تست مشخص شود هر دو گروه نشان داده ‌اند که از خود و توانایی‌ های خود تعریف و تمجید بیشتری کرده اند.

باید این موضوع مهم را هم مد نظر داشته باشیم که زنان از توانایی بیشتری برای خواندن ذهن دیگران برخوردارند چون در طول زندگی به آنها یادآوری شده است که در این زمینه باید بهتر از مردان باشند و به همان نسبت به مردان نیز از کودکی تلقین کرده ‌اند که نباید و نمی ‌توانند به خوبی زنان، فکر دیگران را بخوانند.

بعضی از مردم با استفاده از «علم عصب ‌شناسی» به این نتیجه می ‌رسند که نحوه‌ ی یادگیری دختران و پسران متفاوت از همدیگر است و خواهان ترویج مدارس مجزای دخترانه و پسرانه هستند. نظر شما در این زمینه چیست؟

من مشکل خاصی با مدارسی که فقط دخترانه یا پسرانه هستند ندارم ولی نگرانی ‌ام در این است که تکیه‌ ی نادرستی بر نتایج علم عصب ‌شناسی صورت بگیرد. ما نباید به خودمان اجازه دهیم بر اساس این که مثلاً قسمت جلو و راست مغز در حین تست آزمایشگاهی و در برابر آزمون ‌های سنجشی چه عکس‌ العملی نشان می‌دهد به نتیجه‌گیری‌ های شخصی برسیم و مثلاً ادعا کنیم که دختران و پسران شیوه‌ی یادگیری متفاوتی دارند.

کتاب «توهم جنسیت»

نگرانی ‌ای که سعی کردم در کتاب «توهم جنسیت» با استفاده از آخرین دستاوردهای علمی در معرض دید خوانندگان بگذارم. من تلاش کردم نشان دهم که نویسندگان کتاب ‌هایی که در بازار سر و صدای زیاد می ‌کنند و یا برایشان سر و صدای تبلیغاتی راه می‌اندازند نمی ‌توانند از طریق تعبیر گمراه‌ کننده از نظرسنجی ‌ها و تحقیقات، به این نتیجه برسند که بچه ‌ها و توانایی ‌های آنها را به موضوع تحصیلی خاصی محدود کنند.

پدر و مادرها‌ی دوره‌‌ ی معاصر که فرزندان ‌شان را در دنیایی تقریباً برابر بزرگ می‌ کنند اغلب با بهت و ناباوری به دختران خود که میل دارند با عروسک «باربی» بازی کنند و به پسران‌ شان که به اسباب ‌بازی ‌های جنگی علاقه نشان می ‌دهند چشم می‌ دوزند. اگر این پدیده ذاتی نیست پس چرا در ابعاد وسیع وجود دارد؟

من وقت زیادی را با والدین بچه ‌ها سپری می ‌کنم و شاهد این مسئله‌ ی ناگوار هستم که والدین با تمام همت و انگیزه‌ ی خیرخواهانه و تلاشی که به خرج می‌ دهند تا فضای تربیتی سالم و بدون تأکید بر جنسیت را برای آنها ایجاد کنند نمی ‌توانند دختران و پسران خود را از صف‌ بندی جنسیتی جامعه جدا کنند.

حقیقت این است که بچه ‌ها قدم به دنیایی می ‌گذارند که جنسیت، آشکارترین تقسیم ‌بندی اجتماعی است، تقسیم‌ بندی ‌ای که مدام بر جدایی و تفاوت کودکان از طریق لباس و سایر نشانه ‌ها انگشت می ‌گذارد. بچه ‌ها در دامان والدینی تربیت می ‌شوند که خودشان میزبان مجموعه‌ ی خودآگاه و ناخودآگاهی از توقعات جنسیتی هستند. تحقیقات پیاپی نشان داده است که نسل معاصر والدین نیز به این واقعیت سنتی گرایش دارند که توقع دخترانه و یا پسرانه بودن فرزندان ‌شان بیشتر از آن است که بچه ‌ها به طور طبیعی بروز می ‌دهند.


Cordelia Fine, Delusions of Gender

Cordelia Fine is a research fellow at the University of Melbourne, Australia, she is also the author of A Mind of Its Own, about how the brain distorts and deceives. She has a Ph.D. in cognitive neuroscience from University College, London.

Thomas Rogers, "Delusions of Gender": The bad science of brain sexism

Monday, September 17, 2012

یک شماره‌ ی ضروري كه حتماً بايد بدانيد


شماره ی 112


شايد اين روزها كمتر كسي باشد كه كاربرد شماره ‌هايي مانند ۱۱۰، ۱۱۵، ۱۲۵ و غيره را در شرايط اضطراري نداند اما با اين وجود ممكن است بسياري از مشتركان تلفن همراه آشنايي چنداني با شماره ۱۱۲ نداشته باشند.


به گزارش ایتنا از ايسنا، فرض کنید در شرایطی قرار گرفته ‌اید که جان کسی در خطر است، حادثه‌ ای ناگوار رخ داده، می ‌خواهید به آتش ‌نشانی اطلاع بدهید و یا به کمک فوری پلیس نیاز دارید؛ قطعاً در اولین اقدام از تلفن ‌همراه خود برای تماس با مراکز مربوطه نظیر پلیس، آتش ‌نشانی و اورژانس استفاده می‌ کنید. اما به هر دلیلی ممکن است این اقدام به طور طبیعی میسر نشود.


با بهره ‌گیری از يك شماره مي ‌توانيد حتي در زمان‌ هایی که تلفن ‌همراه شما از شبکه خارج شده باشد و هیچ نوع ارتباطی بین گوشی شما و شبکه تلفن‌ همراه برقرار نباشد با مركز فوريت‌ هاي اضطراري تماس بگيريد.


زمان‌ هایی که گوشی شما قفل شده و پسورد آن را به یاد نمی‌ آورید. حتی هنگامی که سیم‌ کارت شما سوخته باشد و یا اصلأ سیم ‌کارتی در اختیار نداشته باشید و گوشی شما بدون سیم‌ کارت روشن باشد. در این موارد و کلیه موارد نظیر آن با استفاده از این ترفند می ‌توانید با مراکز فوریت ‌های اضطراری تماس بگیرید.


براي رسيدن به اين هدف کافی است در هر یک از شرایط فوق‌ ذكر شده، با شماره ۱۱۲ (بدون پیش ‌شماره) تماس بگیرید. این شماره که مدتی است در کشور ما نیز فعال شده، یک شماره بین ‌المللی جهت استفاده از تلفن همراه در مواقع اضطراری است. پس از تماس با این شماره به اپراتور مربوطه وصل شده و می‌ توانید وضعیت اضطراری خود را تشریح کرده و تقاضای کمک کنید.


همان ‌طور که گفته شد برای تماس با این شماره، نیازی به سیم‌ کارت و حتی شبکه همراه نیز ندارید. حتی اگر گوشی شما در حالت Lock هم باشد باز هم می ‌توانید این شماره را بگیرید.


تنها به چند نکته مهم دقت کنید:


اگر سیم‌ کارت ندارید و یا سیم ‌کارت شما همراه اول است، به هیچ عنوان بدون دلیل و جهت آزمایش این شماره با ۱۱۲ تماس نگیرید. چرا که بلافاصله به اپراتور مربوطه وصل شده و با او صحبت می ‌کنید. در نتیجه جهت تست و آزمایش، بی ‌جهت به این شماره تماس نگیرید.


در سیم‌ کارت ‌های ایرانسل در صورت تماس با ۱۱۲، به یک سامانه گویا وصل می‌شوید که از شما درخواست می‌ کند مرکز مورد نیاز خود را وارد کنید تا به آن وصل شوید.


همچنین دقت کنید در مواقع غیراضطراری که تماس به طور مستقیم با مراکزی نظیر ۱۱۰، ۱۲۵ و ۱۱۵ امکان پذیر است، از ۱۱۲ استفاده نکنید.


منبع: سایت ایتنا

Wednesday, September 12, 2012

رئیس شرکت خودروسازی


حسی که یک رئیس شرکت خودروسازی در دنیا و ایران داره، بعد از حادثه




پدر عاشقي بسوزه


در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن

شرط اول قدم آنست که مجنون باشی

.

.

.

.

.

.


زندگي-گابریل گارسیا مارکز


برای دیدن سایز بزرگ عکس ها بر روی آنها کلیک کنید

















علائم رمزی بدن


علائم رمزی بدن شما چه چیزهایی هستند؟

بدن انسان روش ‌های جالب و جذابی را برای فرستادن علائم هشدار دهنده دارد که این علائم در واقع اسراری را از درون بدن فاش می ‌سازند. به عنوان مثال آیا می ‌دانید که خندیدن پس از خوردن هر وعده غذایی چه تاثیری روی بدن دارد؟ یا این که آیا می ‌دانید سفید شدن زود هنگام موها نشانه ی چه فرآیندی در بدنتان است؟


بدن انسان در تمام طول عمر به شیوه ‌ای هوشمندانه و منحصر به فرد علائم و نشانه های زیرکانه و هشدار دهنده ای را بروز می‌ دهد. اما اکثر افراد به دلیل ناآگاهی از این روابط و علائم، پیغام‌ های حیاتی بدن را نادیده می ‌گیرند که حاصل آن به خطر افتادن سلامتی است.


روزنامه ی «دیلی میرور»، در گزارشی به چند راهکار جالب و شگفت ‌انگیز به عنوان اسرار زندگی اشاره کرد که بی ‌تردید در زندگی روزمره، قابل استفاده و مفید خواهند بود:


۱- دردناک شدن مچ پا می‌ تواند نشان دهنده ی مشکلات کلسترولی باشد.

به گفته ی متخصصان دردناک شدن مچ پا می‌ تواند نشانه ی ابتدایی از افزایش ارثی سطح کلسترول بد خون باشد. در واقع تشکیل کلسترول در اطراف زردپی آشیل، موجب بروز این درد می ‌شود.


- راه حل چیست؟

اگر احساس کردید که مچ‌ پایتان مدت سه روز یا بیشتر به طور مداوم درد می ‌کند، حتماً برای چکاپ کلسترول به پزشک مراجعه کنید، بویژه اگر سابقه ی خانوادگی ابتلا به بیماری قلبی را دارید.


۲- قوی بودن ریه ‌ها نشان دهنده ی کاهش خطر ابتلا به آلزایمر است.

مطالعات نشان می ‌دهد که فعالیت ضعیف و نامطلوب ریه‌ ها موجب می ‌شود که اکسیژن کمتری به مغز برسد و در نتیجه خطر ابتلا به زوال عقل و آلزایمر افزایش پیدا می‌ کند.


برای جبران این مشکل سعی کنید تنفس عمیق انجام دهید به این ترتیب که پنج ثانیه عمل دم و پنج ثانیه عمل بازدم هوا را انجام دهید. این کار موجب تقویت ریه ‌ها می ‌شود، چون اکسیژن را به مقدار کافی و مناسب به مغزتان می ‌رساند. اگر این کار را شش نوبت در روز تکرار کنید، ریه‌ های شما ۲۰ درصد قوی ‌تر می شوند.


۳- سفید شدن موها قبل از رسیدن به سن ۳۰ سالگی نشانه ی مهمی از ابتلا به مشکلات تیروئیدی است.

متخصصان تیروئید تاکید دارند که عدم تعادل در فعالیت غده ی تیروئید موجب اختلال در تولید رنگدانه ‌ها در پیاز مو می ‌شود.


- راه حل چیست؟

اگر موهایتان در سن پایین، سفید شده و هم چنین علائم دیگری چون کاهش وزن، افسردگی و یا مشکلات عادت ماهانه دارید، حتماً برای چکاپ کامل و درمان به موقع به یک متخصص غدد مراجعه کنید.


۴- بیماری لثه خطر و احتمال زایمان زودرس را افزایش می‌ دهد.

باکتری ‌های موجود در لثه‌ های بیمار و عفونی، موجب بروز واکنشی می ‌شوند که حاصل آن باز شدن بی‌ موقع و زودهنگام دهانه ی رحم در دوران بارداری است.


- راه حل چیست؟

هر روز نخ دندان بکشید. همچنین زنان باردار برای اطمینان از سلامت دندان‌ ها و لثه های خود باید مرتب به دندان پزشک مراجعه کنند. مطالعات نشان می ‌دهد که مشکل و بیماری لثه احتمال زایمان پیش از موعد را ۷۰ درصد افزایش می ‌دهد.


۵- گرم نگه داشتن پاها احتمال سرماخوردگی را کاهش می ‌دهد.

وقتی پاها سرد می‌ شوند، عروق خونی در بینی بسته و منقبض می‌ شوند که در نتیجه گلبول‌ های سفید خون در این منطقه از مبارزه با عفونت‌ ها دست می‌ کشند و محل ورود میکروب‌ ها به بدن باز می ‌شود.


بنابراین توصیه می‌ شود جوراب بپوشید و مطمئن شوید که با گرم نگه داشتن پاها، سیستم دفاعی بدنتان به طور کامل کار می ‌کند.


۶ خندیدن پس از صرف هر وعده غذایی، میزان قند خون شما را پایین می ‌آورد.

متخصصان معتقدند عضلاتی که ما از آنها برای خندیدن استفاده می‌ کنیم برای دریافت انرژی، قند خون را مصرف می‌ کنند و این فرآیند خطر ابتلا به دیابت، چاقی و حتی برخی از سرطان ‌ها را کاهش می‌ دهد.


بنابراین بعد از شام در آرامش کامل روی مبل بنشینید و مدتی به تماشای فیلم کمدی مورد علاقه‌ تان بپردازید.


۷ - راه رفتن و حرف زدن همزمان، موجب کمر درد می ‌شود.

وقتی در حین راه رفتن، صحبت هم می‌ کنیم این کار مانع از همزمانی تنفس ما با گام‌ هایمان در هنگام برخورد پاها به زمین می ‌شود. این عدم هماهنگی، موجب می ‌شود که بخشی از ضربه ‌های ناشی از برخورد گام‌ ها به زمین به کمر وارد شود و موجب بروز کمردرد می‌ شود.


توصیه می‌ شود دفعه ی بعد اگر به هنگام خرید کردن موبایلتان زنگ زد، یک گوشه بنشینید و با تلفن صحبت کنید.


۸ فشار دادن پاها روی هم مانع از ضعف کردن و بی حالی می ‌شود.

اگر بعد از سریع برخاستن از جای خود احساس سرگیجه پیدا کردید یا حس کردید که منگ شده ‌اید و چشمانتان سیاهی می‌ رود با این حرکت ساده می‌ توانید جریان خون را به سرعت به مغز بفرستید و ضعف و سرگیجه خود را متوقف کنید.


ابتدا هر دو پای خود را روی زمین قرار دهید. بعد یکی از پاها را روی پای دیگر بیاندازید و تا جایی که می ‌توانید در این وضعیت پاها را روی هم فشار دهید. ۳۰ ثانیه در این وضعیت بمانید تا خون به مغزتان برسد و حالتان بهتر شود.


۹- غفلت از کمردرد، تهدید جدی برای مغز است.

پزشکان دریافته‌ اند افرادی که بیش از یک سال مبتلا به کمردرد هستند، ۱۱ درصد از حجم سلول‌ های مغزی آنها در ناحیه‌ ای که مربوط به کنترل یادگیری است، کاسته می ‌شود. ظاهراً فشار مقابله با کمردرد این تاثیر نامطلوب را روی سلول ‌های مغزی بر جای می‌ گذارد.


در صورت بروز کمردرد، فوراً از پزشک کمک بگیرید. اکثر کمردردها در صورتی که زودتر مورد توجه قرار بگیرند، قابل درمان هستند.


۱۰- چاقی، احتمال بروز سردردها را تا دو برابر افزایش می ‌دهد.

وزن زیاد موجب التهاب در عروق خونی ناحیه سر می‌ شود که مهمترین عامل بروز سردرد است.


برای کاهش دردها، اقدام به کاهش وزن کنید و برای درمان سردردها از راهکارهای طبیعی استفاده کنید. مصرف روزانه ی داروهای مسکن در واقع موجب بروز سردرد می ‌شود.


۱۱- مشکل در اندام تناسلی مردانه می ‌تواند علامت عارضه قلبی باشد.

آخرین مطالعات نشان داده است که ناتوانی جنسی در مردان می‌ تواند ناشی از تنگ شدن عروق خونی باشد.


به درمان‌ های اینترنتی و ماهواره‌ ای اعتماد نکنید در عوض برای چکاپ کامل به متخصص مراجعه کرده و قبل از هر چیز به پزشک خود اطمینان کنید.


۱۲- قوز کردن، ولع شما را به خوردن شیرینی تشدید می‌ کند.

پزشکان معتقدند که قوز کردن جریان خون را به مغز کاهش می‌ دهد و در نتیجه ولع خوردن مواد قندی را تشدید می‌ کند چون در صورت کاهش جریان خون در مرکز اشتها در مغز، گلوکز کمتری به این عضو اصلی می‌ رسد در حالی که گلوکز مهمترین غذای مغز است.


- راه حل چیست؟

همیشه صاف بنشینید و پاهای خود را روی زمین بگذارید. ستون فقرات خود را بکشید و شکم خود را به داخل بکشید طوری که کمر شما به سمت صندلی کشیده شود.


۱۳- داروهای سرماخوردگی، تاثیر نامطلوب روی توان باروری دارند.

داروهای سرماخوردگی که برای خشک کردن ترشحات بینی استفاده می‌ شوند در عین حال می ‌توانند موجب کاهش مخاط دهانه رحم شود و در نتیجه باروری را مشکل می سازد.


بنابراین توصیه می ‌شود: به جای داروهای ضد احتقان از درمان ‌های معمولی مثل ویکس استفاده کنید.


منبع: ممتاز نیوز

داستان شاه و فقیه


روزى شاه به فقیه گفت: دلم مى‏ خواهد ترا قاضى القضات کشور نمایم تا همان طور که معارف را نظم دادى، دادگسترى را هم سر و سامانى بدهی، بلکه حق مردم رعایت شود.


فقیه گفت: قربان من یک هفته مهلت مى‏ خواهم تا پس از گذشت آن و اتفاقاتى که پیش خواهد آمد، چنانچه باز هم اراده ی ملوکانه بر این نظر باقى بود دست به کار شوم و الا به همان کار فرهنگ بپردازم.


شاه قبول کرد و فردا فقیه سوار بر الاغش شده و به مصلاى (محل نماز خواندن) خارج از شهر رفت و افسار الاغش را به تنه ی درختى بست و وضو گرفت و عصای خود را کنارى گذاشت و براى نماز ایستاد، در این حال رهگذرى که از آنجا مى‏ گذشت، فقیه را شناخت، پیش آمد و سلام کرد. فقیه قبل از نماز خواندن جواب سلام را داد و گفت:


اى بنده ی خدا من مى‏ دانم که ساعت مرگ من فرار رسیده و در حال نماز زمین مرا مى بلعد. تو اینجا بنشین و پس از مرگ من الاغ و عصاى مرا بردار و برو به شهر به منزل من خبر بده و بگو فقیه به زمین فرو رفت. ولیکن چون قدرت و جرات دیدن عزرائیل را ندارى چشمانت را بر هم بگذار و پس از خواندن هفتاد مرتبه قل هو الله احد مجدداً چشم هایت را باز کن و آن وقت الاغ و عصاى مرا بردار و برو.


مرد با شنیدن این حرف از فقیه با ترس و لرز به روى زمین نشست و چشمان خود را بر هم نهاد و فقیه هم عمامه خود را در محل نماز به جاى گذاشته، فوراً به پشت دیوارى رفت و از آنجا به کوچه‏ اى گریخت و مخفیانه خود را به خانه ی خویش رسانیده و به افراد خانواده ی خود گفت: امروز هر کس سراغ مرا گرفت بگوئید به مصلا رفته و برنگشته، فردا صبح زود هم من مخفیانه مى‏ روم پیش شاه و قصدى دارم که بعداً معلوم مى ‏شود.


فقیه فردا صبح قبل از طلوع آفتاب به دربار رفت و چون از نزدیکان شاه بود، هنگام بیدار شدن شاه اجازه ی حضور خواست و چون به خدمت پادشاه رسید عرض کرد: اعلیحضرت، مى ‏خواهم کوتاهى عقل بعضى از مردم و شهادت آنها را فقط به سبب دیدن یک موضوع، به شاه نشان دهم و ببینید مردم چگونه عقل خود را از دست مى دهند و مطلب را به خودشان اشتباه می فهمانند.


شاه با تعجب پرسید: ماجرا چیست؟ فقیه گفت: من دیروز به رهگذرى گفتم که چشمت را هم بگذار که زمین مرا خواهد بلعید و چون چشم بر هم نهاد من خود را مخفى ساخته و به خانه رفتم و از آن ساعت تا به حال غیر از افراد خانواده ام، کسى مرا ندیده و فقط عمامه خود را با عصا و الاغ در محل مصلى گذاشتم، ولى از دیروز بعدازظهر تا به حال در شهر شایع شده که من به زمین فرو رفتم و این قدر این حرف تکرار شده که هر کس مى ‏گوید من خودم دیدم که فقیه به زمین فرو رفت. حالا اجازه فرمایید شهود حاضر شوند!


به دستور شاه مردم در میدان شاه و مسجد شاه و عمارت‏ هاى عالى قاپو و تالار طویله و عمارت مطبخ و عمارت گنبد و غیره جمع شدند، جمعیت به قدرى بود که راه عبور بسته شد، لذا از طرف رئیس تشریفات امر شد که از هر محلى یک نفر شخص متدین و فاضل و مسن و عادل براى شهادت تعیین کنند تا به نمایندگى مردم آن محل به حضور شاه بیاید و درباره ی فقدان فقیه شهادت بدهند. بدین ترتیب 17 نفر شخص معتمد و واجد شرایط از 17 محله ی آن زمان اصفهان تعیین شدند و چون به حضور شاه رسیدند، هر کدام به ترتیب گفتند: به چشم خود دیدم که چگونه زمین فقیه را بلعید! دیگرى گفت: خیلى وحشتناک بود ناگهان زمین دهان باز کرد و فقیه را مثل یک لقمه غذا در خود فرو برد. سومى گفت: به تاج شاه قسم که دیدم چگونه فقیه التماس مى‏ کرد و به درگاه خدا گریه و زاری مى ‏نمود. چهارمى ‏گفت: خدا را شاهد مى ‏گیرم که دیدم فقیه تا کمر در خاک فرو رفته بود و چشمانش از شدت فشارى که بر سینه ‏اش وارد مى ‏آمد از کاسه سر بیرون زده بود.


به همین ترتیب هر یک از آن هفده نفر شهادت دادند. شاه با حیرت و تعجب به سخنان آنها گوش مى‏ کرد. عاقبت شاه آنها را مرخص کرد و خطاب به آنها گفت:


بروید و مجلس عزا و ترحیم هم لازم نیست زیرا معلوم مى‏ شود فقیه بهایى گناهکار بوده است! وقتى مردم و شاهدان عینى رفتند، فقیه مجدداً به حضور شاه رسید و گفت: قبله ی عالم. عقل و شعور مردم را دیدید؟ شاه گفت: آرى، ولى مقصودت از این بازى چه بود؟ فقیه عرض کرد: قربان به من فرمودید، قاضى القضات شوم. شاه گفت: بله، ولى این موضوع چه ارتباطی به آن دارد؟ فقیه گفت: من چگونه مى‏ توانم قاضى القضات شوم با این که می دانم مردم هر شهادتى بدهند معلوم نیست که درست باشد، آن وقت حق گناهکاران یا بى گناهان را به گردن بگیرم. اما اگر امر مى‏ فرمایید ناچار به اطاعتم! شاه گفت: چون مقام علمى تو را به دیده ی احترام نگاه کرده و مى‏ کنم لازم نیست به قضاوت بپردازى، همان بهتر که به کار فرهنگ مشغول باشى.


منبع: تبیان با تغییر