Friday, May 28, 2010

آناآخماتووا



آخرین جام را می خورم به سلامتی
پیوندی که از هم گسست
تنهایی ما دو تا
اندوه من
همیشه می خورم به سلامتی
لبانی که دروغ گفتند
چشمانی که چون گور سرد بودند
دنیایی بی رحم و خشن
و نجات بخشی که در خواب است

جدایی از تو هدیه ای است
فراموشی تو نعمتی

...

اما عزیز من
آیا زنی دیگر
صلیبی را که من بر زمین نهادم
بر دوش خواهد کشید؟

...

آناآخماتووا / ژوئن 1934


No comments:

Post a Comment